باورم اینست که در عرش وجود ......هست و نیست را مالکی و تار و پود
بلکه هستی یک نم از نیست است و بس......زین سبب هستی به نیست کرده است سجود
دم به دم از هست به نیست و عکس آن .......آمد و رفت است خروج است و ورود
هر چه آمد هست شدست از نیستی است........هست او از نیست آوردست شهود
چون دو وجه جسم و روح یا هست و نیست.......شاهد است این دو ز ارکان وجود